دلگیر نباش....

دلگیر نباش ،
تقصیر از خودت بود !
دسته کلید علاقه که گم شد
باید عوض میکردی قفل تمام آرزو ها را . . .

دلگیر نباش ،
تقصیر از خودت بود !
دسته کلید علاقه که گم شد
باید عوض میکردی قفل تمام آرزو ها را . . .

قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق
عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست
چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!
که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی
و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی
و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری...
انکار نمی کنم،زندگی خوب است
اینجا همه چیز است
آینه،قرآن،ظرفی آب
تسبیح،شمع،دیوان حافظ
در کنار خوابهای یاسی رنگ!
مرا ببین،نگاه کن مرا
ار حنجره کوچه صدایت کردم
افسوس!
میان باد پیچید،همه فریاد من
نگاه کن مرا، مراببین
در این تنهایی
در پشت فاصله ها
بالهای چشمانم را می بندم
شاید بیایی...
سالها...
پنهانت کرده بودم
در سبزینه آن گیاهی که در
کالی احساسم روئیده بود
احساسم را کشتم
در هیاهوی نوبری بلوغ
و دچارت شدم در ناهوشیاری تنم
خواستنم ریشه در ابدیت داشت
سالها...
من ندانستم تو
عشق از " گلشن امروز " میخواهی
و بودن از " خوشه الان " میچینی...
عزیز ِ دلم
هنوز وقتـے آسمان ِ دلمـــ ابریست
لمس ِسبك ِ دستان ِ مهربانت را روے ِ مو هایمــ حس مـےكنمـــ
...
تو هنوز با تمام ِ نبودنت
تنها پناهگاه ِ من از این آدمهایـے ...
بدون سیب
کاشف جاذبه می شدم،
تنها اگر :
من و تو و نگاهـــــــــــــــــــــ ــــت،
قبل از نیوتن بودیـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــم
کلمات بی صدای
تو روحم را نوازش می کند
انگار در پس تنهایی
انگشتان آشنایی ساز مرا می نوازد
به وسعت لبخند آهنگین می شوم ...
نت های آرام ، کوتاه و مداوم ...
لحظه دلنشین می شود
آرام می شوم
....
نمیدانی
چطور گیج می شوم
وقتی هرچه می گردم
معنی نگاهت
در هیچ فرهنگ لغتی
پیدا نمی شود ... !

این حقم نیست,این همه تنهایی
وقتی تو اینجایی,وقتی میبینی بریدم
این حقم نیست,حق من که یه عمر با تو بودم اما
با تو روز خوش ندیدم...






میترسم اینهمه حسی که دارم
یروز باعث بشه تنهام بذاری
میترسم خسته شی از عاشقی هام
نمیدونم تا کی طاقت میاری



گریه هر شب من شده عادت تنهایی
عشق تو,تو دل من شده باعث رسوایی
وای از تنهایـــــــــــی
قلب دیوونه من هنوزم دوست داره
همدم گریه من شب و این درو دیواره

حتي باخيالت حتي باخيالت لبخندهست،شادي هست،بوسه هست وآغوشي أست که من درآرامش آن هرشب به خواب ميروم باخيالت عشق هست براي حس خوشبختي حتي خيالت کافيست
داشتَنتــ را آرزو مے کُنــــَــــمـ

راحتم کن خدایا...


لحظه ی پایانـــیم را حـــس نکرد!
